جستجو
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۲۱ ق
نامه مصطفی الحسینی به میرزا زین العابدین با محتوای احوالپرسی، خبر کمیابی عبای شتری و گرانفروشی دکاندارها، اظهار تمایل به آگاهی از بازگشت عیال آقا شیخ محمود به خانه، دعوت از مخاطب برای آمدن به خانهاش در تابستان نزد همشیرهاش، و چند خبر دیگر
-
۴تصویر
از مهین فریدونی به میمنت جعفری
میمنت عزیزم، قربان چشم سیاهت گردم، اولا امیدوارم که وجود عزیزت سلامت باشد. عزیزم، یک زحمت به شما می دهم، امیدوارم به زودی انجام داده و مرا سرفراز نمایید. میمنت جان، نمی دانم شما مادربزرگ مرا دیده اید یا نه، اگر ندیده اید به رسیدن این مکتوب بروید به دیدن ایشان کاغذی به ایشان فرستادم که جوف آن مستوری مانتو برای کوکب خانم است که پولش را با این پست می خواهم بفرستم. اگر تا حال کاغذ را به شما نداده است من سپرده بودم که تا پول نرسیده کاغذ را به شما ندهد. در هر صورت چنانکه نوشته ام اول به مغازه ای که شال نارنجی برای من گرفته اید بروید، اگر ایشان تمام کرده بودند، از مغازه آفرین خریداری نمایید. از...
-
۱تصویر
عریضه میر کاظم سبزی فروش
گزیده متن: عرض و استدعای مشهدی میر کاظم سبزی فروش به حجة الاسلام، در خصوص اینکه وی سابقا دکان قند فروشی داشته و آن را فروخته خرج ده نفر اهل و عیال کرده و تمام سرمایه خود را از دست داده و دکان سبزی فروشی باز کرده است، اما با وجود این کاسبی قادر به تأمین مخارج خانواده اش نیست، مدت سه سال است از وسایل خانه فروخته حتی اقدام به فروش لباس عیالش کرده و بسیار مستأصل شده است. درخواست کمک و گرفتن سرمایه دارد تا مجدداً به کار قند فروشی بپردازد، اینکه از شدت مشکلات مالی قصد کشتن خود و خانواده اش را کرده و محض اطلاع حجة الاسلام این عرضحال را نوشته است.
-
۲تصویر
عکس گروهی
از راست: سید قاسم (عموی معصومه خانم)، ناشناخته، طاهره خانم (خواهر سید قاسم)، محبوبه خانم، فریده خانم (خواهر سید قاسم)، و ستار (پدر سید قاسم، فریده خانم، و طاهره خانم)؛ توضیح پشت عکس: در تاریخ ۶ شهریورماه ۱۳۳۷ ساعت ۳:۴۵ دقیقه بعد از ظهر روز پنج شنبه در قهوه خانۀ بام در موقع مراجعت از مرند تبریز برداشته شده است.
-
۱تصویر
عکس گروهی
از راست: یوسف (بچه همسایه)، بیگم سهرابی، عروس: فاطمه طریقت (دختر حبیبه باقری و ابراهیم طریقت)، خدیجه سهرابی (بریمی) (برادر زاده بیگم)، نسرین سهرابی (دختر پسرعموی بیگم)
-
۲تصویر
نکاح نامه زینت النساء خانم با آقا محمد صادق، ۱۲۷۰ ق
نکاح نامه زینت النساء خانم، فرزند آقا علی، با آقا محمدصادق، فرزند میرزا حسین، به تاریخ ۲۷ رمضان ۱۲۷۰ ق با مهریه به میزان سی تومان، یکدست فرش اطاق مشتمل بر یک قالی و یک زوج نمد کناره به قیمت هفت تومان، یک دست رختخواب قلمکار، یک قفیز و نیم مشاع از یک قطعه باغ مشهور به باغ جهانگیرخان، دو قفیز از یک قطعه باغ در صحرا، و یک دانگ از شش دانگ یک باب دکان صباغی. توضیح آنکه اعیان مزبوره جزو صداق مادر زوج بوده که حال جزو صداق زوجه مرقوم گردیده است. پشت سند دو صلح نامه به شرح زیرآمده است: زوجه مرقوم [زینت النساء خانم] با عموی خود آقا میرزا حسین در تاریخ محرم ۱۲۸۶ ق بر سر برخی از اموال از جمله شلوار...
-
۱تصویر
داروخانه غربی
داروخانه غربی متعلق به نصرالله خان غربی که به گفته خانواده، در خیابان چراغ برق واقع بود. نصرالله خان پسر عصمت خانم و میرزا آقا خان و همسر بتول شرقی بود.
-
۲تصویر
نکاح نامۀ منوره و شیخ جعفر، ۱۳۴۲ ق
نکاح نامۀ منوره، دختر محمد جعفر، و شیخ جعفر، پسر مرحوم حاج محمد حسین؛ با مهریه صد تومان مشتمل بر: بیست و پنج تومان از برای نقدیه متعارفه، بیست و پنج تومان برای خرید طلا، بیست و پنج تومان برای خرید رخت زنانه، بیست و پنج تومان برای خرید فرش، به علاوه نصف یک باب خانه واقع در محله بوکا آباد، نصف هر یک از دو دکان واقع در سوق کبیر، و یک سرحد مجری المیاه ارکسیخوان در رخان پایین. پس از نکاح، داماد و مادرش بر سر تملیک ملک دوم از سه ملک فوق که متعلق به مادر داماد بود به مبلغ هفت ریال مصالحه کردند.
-
۱تصویر
اقرار نامه ربابه، کلثوم، و حلیمه خاتون، ۱۳۳۶ ق
اقرار نامه ربابه خانم، کلثوم خانم، و حلیمه خاتون خانم، دختران مرحوم مشهدی اسمعیل صندلی ساز، بر سر اینکه تمام حقوق و سهم خود از ارث پدری و مادری خودشان را از مخلفه، اثاث البیت، مسینه آلات، ظروف، رخوت، نقد و جنس، و اسباب و امتعه و سرمایه دکان، مگر دو پارچه ملک، از آقا محمود، برادرشان دریافت کرده و تمام آن را در عوض پانزده مثقال نبات تبریز به مثقال صرفی با او مصالحه کردهاند. شصت من زمین عرصه واقع در قریه کج آباد و یک زمین مشترک میان عمویشان، مشهدی حسین صندلی ساز، و پدر مرحومشان، مابین سه خواهر و برادرشان، آقا محمود، مشترک مانده و نفع و حاصل آن بینشان تفسیم خواهد شد.
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۳۴ ق
اشاره به دریافت نامه از خلیل خان تفنگدار باشی، گلایه از مخاطب، تشکر از بابت فرستادن مرکب و باشلوق، درخواست پیراهن پشم، قیمت مرسولات، تشکر از بابت انجیری که حضرت علیه خانم فرستاده، نامه حاجی میرزا علینقی در خصوص رفتن عمید لشکر به دکان او و درخواست تجدید تمسک و اظهار ناراحتی در همین مورد، دادن پول مشهدی، اینکه مرتباً برای خانه پول میفرستد، احوال پرسی با خانواده و آقای منتصر، گلایه از این که هر کس به خانهاش رفته بوده کسی جواب نداده، دادن پول آقای بقال، انتظار برای آقا محمد خان، و آمدن پست تبریز